به گزارش خبرگزاری مهر، برنامه «جام جم» دیشب سهشنبه ۱۱ شهریور با موضوع «رسانه ملی برای زبان فارسی چه کرده است؟» روی آنتن شبکه یک رفت. بهروز محمودیبختیاری عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و علیرضا قزوه شاعر و رئیس مرکز پاسداشت زبان و ادبیات فارسی رسانه ملی مهمانان این برنامه با اجرای سیداحمد موسوی بودند. محمودیبختیاری با اشاره به تاریخ تحولات زبان فارسی گفت: زبان فارسی در طول تاریخ سه مرحله متمایز را پشت سر گذاشته است.
وی افزود: نخستین مرحله فارسی نو که به آن «فارسی نوی کهن» گفته میشود، در قرون اولیه اسلامی رایج بود و نمونههایی چون قرآن قدس از آن دوره در دست است. پس از آن دوره، «فارسی کلاسیک» پدید آمد که ادبیات کلاسیک فارسی با آن نوشته شد و در نهایت پس از دوره مشروطه، «فارسی نوی جدید» شکل گرفت که امروز با آن سخن میگوئیم.
این استاد دانشگاه با انتقاد از ضعف بازنمایی زبان در تولیدات رسانهای اظهار کرد: در سریالهای تاریخی، شخصیتها بدون توجه به طبقه اجتماعی یا دوره تاریخی، همگی به یک شیوه سخن میگویند. باورپذیر نیست که گدا، راهزن، طبیب و فیلسوف همگی فارسی فصیح و ادبی را به کار ببرند. این امر نشاندهنده آن است که تفاوتهای زبانی و طبقاتی در نگارش فیلمنامهها لحاظ نمیشود. برای رفع این مشکل، مطالعه و پژوهش در حوزه گونههای گفتاری زبان فارسی ضرورتی انکارناپذیر است.
حتی برخی دانشجویان تحصیلات تکمیلی توانایی نوشتن یک نامه اداری صحیح را ندارند!
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران به ظرفیت رسانه ملی برای آموزش زبان فارسی اشاره کرد و گفت: ما در گذشته شاهد برنامههای ارزشمندی در تلویزیون بودیم؛ به عنوان نمونه، برنامهای که با حضور سعید نفیسی و ضیاالدین سجادی برگزار میشد. اگر دوباره تلویزیون بتواند نقش «دانشگاه همگانی» را ایفا کند، نسل جوان خواهد آموخت که چگونه متون خود را ویرایش و درستنویسی کند. متأسفانه در حال حاضر حتی برخی دانشجویان تحصیلات تکمیلی توانایی نوشتن یک نامه اداری صحیح را ندارند و در متون دانشجویان دکتری نیز غلطهای املایی دیده میشود.
وی با اشاره به تجربه رسانههای خارجی عنوان کرد: بیبیسی و دیگر رسانههای بزرگ جهانی نه تنها خبررسانی میکنند بلکه آموزش زبان مادری خود را نیز در دستور کار قرار دادهاند. رسانه ملی ایران نیز باید در شبکههای برونمرزی رویکرد مشابهی داشته باشد و برای مخاطبانی که فارسی زبان مادری آنها نیست یا در خارج از کشور زندگی میکنند، برنامههای ویژه تولید کند. زبان فارسی مهمترین عامل پیوند اقوام ایرانی و تبدیل آنان به ملت ایران است.
فردوسی پدر معنوی ملت ایران است؛ توهین به او توهین به هویت ملی است
محمودیبختیاری تأکید کرد: فردوسی، سعدی و حافظ پدران معنوی ملت ایران هستند و توهین به آنان به معنای توهین به هویت ملی است. آزادی بیان به معنای مجوز توهین به ارزشهای ملی نیست و همانگونه که در کشورهای غربی اهانت به بزرگان ادبی تحمل نمیشود، در ایران نیز نباید به فردوسی یا دیگر بزرگان ادب بیحرمتی کرد.
وی افزود: شبکههای اجتماعی و سلبریتیها نیز مسئولیت سنگینی در قبال زبان فارسی دارند. امروز برخی چهرههای مجازی میلیونها دنبالکننده دارند و تأثیر آنان از بسیاری اساتید دانشگاه بیشتر است؛ بنابراین باید در پاسداشت زبان فارسی احساس مسئولیت کنند. پاسداشت زبان فارسی به معنای تقویت هویت و انسجام ملی است.
باید در زمینه هوش مصنوعی برنامهریزی کنیم
در ادامه این برنامه قزوه با اشاره به ایجاد مرکز پاسداشت زبان فارسی در دوره ریاست پیمان جبلی بیان کرد: این مرکز با وجود آنکه ساختاری بزرگتر از ادارهکل دارد، همچنان کوچک، نوپا و با مشکلات متعددی روبهرو است. نگاه به این مرکز در سازمان همچون «شهروند درجه دو» است و در زمینه تخصیص بودجه و نیرو حمایت جدی نمیشود.
رئیس مرکز پاسداشت زبان فارسی تأکید کرد: جهان به سمت «ابرهوش» پیش میرود و اگر ما در زمینه هوش مصنوعی و زبان فارسی برنامهریزی نکنیم، عقب خواهیم ماند. دادههایی که امروز به زبان فارسی وارد فضای مجازی میشود باید دقیق و علمی باشد؛ در غیر این صورت، هوش مصنوعی به دلیل دریافت دادههای غیررسمی و عامیانه، توانایی بازتولید صحیح در زبان فارسی را از دست خواهد داد.
قزوه با بیان اینکه ما پاسداران خوبی برای زبان فارسی نبودهایم، افزود: آموزش زبان فارسی در دانشگاهها و خارج از کشور نباید صرفاً بر اساس دستور زبان باشد؛ بلکه باید با بهرهگیری از شعر و ادبیات غنی فارسی همراه شود. صداوسیما یک دانشگاه بزرگ است که در بسیاری حوزهها تولید علم میکند.
رابطه زبان و قدرت تنگاتنگ است
قزوه ادامه داد: سیاستمداران و مدیران کشور نیز باید بر زبان فارسی مسلط باشند. نطقهای امام خمینی (ره) و رهبر انقلاب به دلیل تسلط آنان بر شعر و ادبیات تأثیرگذار بود، در حالی که برخی مسئولان امروز توانایی اقناع مخاطب را ندارند، زیرا با ادبیات فارسی بیگانهاند.
وی در ادامه با اشاره به تجربه تاریخی ایران و هند در گسترش زبان فارسی گفت: زمانی زبان فارسی در هند رایجترین زبان فرهنگی و ادبی بود و حتی انگلیسیها برای نفوذ در جامعه هند نخست به ترویج زبان فارسی پرداختند. رابطه زبان و قدرت تنگاتنگ است و اگر ما در این عرصه غفلت کنیم، دیگران جای ما را پر خواهند کرد.
قزوه در پایان با بیان اینکه ادبیات فارسی سرشار از ظرفیتهای دیپلماتیک و ارتباطی است، اظهار کرد: بسیاری از حکایات تاریخی از جمله ماجرای مذاکرات نادرشاه در هند میتواند درسهای مهمی برای دیپلماسی امروز داشته باشد. حکمرانان و مدیران جامعه باید حکیم باشند و برای حکم کردن به ادبیات و حکمت مجهز شوند. پاسداشت زبان فارسی تنها وظیفه یک مرکز یا یک نهاد نیست، بلکه مسئولیتی ملی است که باید همگان در آن مشارکت داشته باشند.